ده سالگرد علمی برتر برای جشن گرفتن در سال 2021

قرن ها بعد، سال 2021 به عنوان سالگرد برجستهترین سال به خاطر خلاص شدن از سال 2020 جشن گرفته میشود. در آینده از این سال کمتر به عنوان سالی یاد خواهد شد که فهرست متنوعی از سالگردهای علمی از هزار و سیصدمین سالگرد تولد نویسندهای پرکار تا بیست و پنجمین سالگرد تولد یک گوسفند مشهور در آن وجود داشت.
با این وجود، قبل از اینکه خیلی از سال 2021 بگذرد، زمان آن فرا رسیده است که از 10 سالگرد برتر که سزاوار جشن گرفتن هستند نام ببریم که برخی از آنها ناشناخته و برخی دیگر بسیار مشهور هستند.
10- دویستمین سالگرد تولد الیزابت بلک ول
بلك ول در سال 1821 در انگلستان متولد شد و در سال 1832 به همراه خانوادهاش به نيويورك و پس از چند سال به اوهايو رفت و در يك مدرسه شبانهروزي معلم شد. پس از مرگ نزدیکترین دوستش، او شروع به درخواست دادن برای پذیرش در دانشکدههای پزشکی کرد، پس از رد درخواست وی از سوی برخی از دانشکدهها سرانجام کالج ژنو نامه پذیرش وی را ارسال کرد (ظاهراً اعضای هیئت علمی در جستجوی ورودی از دانشجویان دانشکده بودند و به عنوان یک شوخی به او رأی دادند). اما او در آنجا حضور یافت و کالج موافقت خود را اعلام نمود. او نخستین پزشک زن آمریکایی دارای پروانه طبابت شد. وی برای آموزش پزشکی پیشرفته به مدت دو سال به اروپا رفت و سپس به ایالات متحده بازگشت و یک کلینیک در شهر نیویورک برای خدمت به زنان و کودکان فقیر افتتاح کرد. سرانجام قبل از بازگشت به انگلستان و انجام کار طبابت در آنجا، یک کالج پزشکی ویژه زنان را تأسیس کرد. او در سال 1910 درگذشت.
9- هزار و سیصدمین سالگرد تولد جابرابن حیان
این کمی مورد تردید است زیرا سال 721 بهترین حدس اینترنت برای سال تولد جابر است. علاوه بر این در ادبیات تاریخ علم ابهامات و سوالاتی در رابطه با اینکه آیا این شخص واقعاً وجود داشته است یا نه وجود دارد. با این وجود او بسیار مشهور است، ظاهراً هزاران کتاب تألیف کرده است که متمرکز بر کیمیاگری و همچنین تحقیق در نجوم و طالع بینی، پزشکی، کیهانشناسی و بسیاری از زمینههای دیگر علوم اولیه قرون وسطی است. وی بسیاری از فرایندهای شیمیایی مفید برای متالورژی، رنگها، شیشهگری، دارو و دیگر کاربردها را ایجاد کرد.
کارشناسان اتفاق نظر دارند که جابر نمی توانست تمام کتابهای منسوب به او را بنویسد. به نظر میرسد برخی از آنها خیلی بعدتر از زمان مرگ وی در حدود سال 815 میلادی نوشته شده است. حتی ممکن است که یک گروه مشترک از نویسندگان تصمیم گرفتند آن کتابها را تحت نام یک نویسنده (نام جابر) تألیف کنند. و نام لاتین او (Geber)، از زمانی که یک نویسنده قرن سیزدهم این نام را به عنوان یک نام مستعار برای نوشتن رسالههای کیمیاگری انتخاب کرد، موجب برخی از سردرگمیها شده است.
در هر صورت جابر اصلی اگر واقعاً وجود داشته است، قطعاً یکی از درخشانترین ذهنهای زمان خودش بود. برخی او را شایسته عنوان پدر شیمی (حداقل در جهان عرب زبان) و همچنین بنیانگذار داروسازی مدرن میدانند. از آنجا كه یكی از كتابهای وی به صورت كد غیرقابل فهم نوشته شده است، برخی تصور میكنند كه كلمه “جیبریش” از جابر گرفته شده است. اما متخصصان زبان مدرن میگویند این عقیده که این کلمه از جابر ناشی میشود بیمعنی است.
8- صدمین سالگرد تولد روزالین یالو
یالو، متولد روزالین ساسمن، خود را “کودکی سرسخت و مصمم” و خوانندهای مشتاق توصیف کرد که به ریاضیات و شیمی علاقهمند بود. در کالج، او شیفته فیزیک شد و دکترای خود را در فیزیک هستهای در سال 1945 کسب کرد. پس از مدتی آموزش، او تحقیق خود را (توسعه استفاده از ایزوتوپهای رادیواکتیو برای اندازهگیری دقیق مواد شیمیایی زیستی در بدن) از هورمونها و آنزیمها به ویتامینها و ویروسها سوق داد. این کار، سهمی از جایزه نوبل فیزیولوژی یا پزشکی سال 1977 را برای او به ارمغان آورد. یک سال قبل از آن نیز او جایزه لاسکر را برای تحقیقات پزشکی دریافت کرد. او اولین فیزیکدان هستهای است که افتخار دریافت این جایزه را کسب نمود. یالو در سال 2011 درگذشت.
7- صدمین سالگرد مرگ ویلهلم فون والدیر-هارتز
والدیر – هارتز، متولد سال 1836، یک کالبد شناس آلمانی بود که در زمان خود به عنوان یک معلم و مدرس برجسته شهرت داشت. وی در درک آناتومی انسان و اصطلاحات مرتبط با توصیف آن سهم بسیار زیادی داشت (اگرچه برخی از نتایج آناتومیک وی اشتباه بود).
قابل توجهترین واژههای ابداعی وی، کروموزوم (برای ساختارهای حاوی DNA در هسته سلول) و نورون (برای سلولهای عصبی) بود. وی نام کروموزومها را در سال 1888 قبل از اینکه ماهیت دقیق آنها شناخته شده باشد، نامگذاری کرد. به همین ترتیب وی اصطلاح نورون را قبل از اینکه دانشمندان حتی در مورد وجود چنین سلولهایی به توافق برسند، معرفی کرد. حدود اواخر قرن نوزدهم، مطالعات مختلف بر روی بافت عصبی، سرنخهایی از ساختار آن را ارائه داده بودند. والدیر-هارتز به طور خلاصه شواهدی را مبنی بر اینکه بلوکهای سازنده آن در واقع سلولهای مجزا و منفرد نورونها بودند را جمعآوری کرد.
6- بیست و پنجمین سالگرد تولد گوسفند دالی
هیچ گوسفندی هرگز به اندازه گوسفند دالی، زمانی که دانشمندان موجودیت او را در فوریه 1997 اعلام کردند، خبرساز نشد (او در 5 جولای 1996 متولد شده بود). قبل از دالی، اکثر دانشمندان شک داشتند که یک پستاندار بتواند از یک سلول بالغ کلون شود، اگرچه برخی موارد شبیهسازی از سلولهای جنینی گزارش شده بود، اما دالی توسط دانشمندان مؤسسه روزلین در ادینبورگ با استفاده از سلول پستانی گوسفند بالغ که در سلول تخم یک گوسفند صورت سیاه کاشته شده بود، شبیهسازی شد.
تولد دالی بلافاصله باعث شد که فیلم “ژوراسیک پارک” واقع بینانه تر به نظر برسد و رؤیای شبیهسازی انسان را افزایش دهد. به نظر میرسید که دالی یک گوسفند کاملاً معمولی باشد (اگرچه تلومرهایی پوشاننده انتهای کروموزومهای او خیلی کوتاه تر از حد معمول بود) و صاحب چندین فرزند نیز بود. طبق گفته مؤسسه روزلین وی زندگی عادی (بجز نمایش گاه به گاه رسانهای) داشت تا اینکه در زمان سرایت یک ویروس سرطانزا، به آن آلوده گردید و سرانجام در سال 2003 و در سن 6 سالگی منجر به مرگ او شد.
5- صد و پنجاهمین سالگرد تولد ارنست رادرفورد
رادرفورد در سال 1871 در نیوزیلند متولد شد و در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد و خیلی زود به عنوان فیزیکدان برتر تجربی در جهان شناخته شد. کارهای اولیه او در دانشگاه مک گیل در مونترال، اصول اساسی پدیده تازه کشف شده رادیواکتیویته را ایجاد کرد. در سال 1911 در دانشگاه منچستر انگلیس، او در تجزیه و تحلیل نتایج آزمایشهای دستیارانش، هانس گایگر و ارنست مارسدن، وجود هسته اتمی را استنباط کرد. از زمانی که یونانیان ایده اتمها را پیشنهاد دادند، این یکی از حیرت انگیزترین و چشمگیرترین دیدگاه ها در مورد معماری نهایی طبیعت میکروسکوپی بود.
در ادامه رادرفورد تغییر شکل یک عنصر به عنصر دیگر را نشان داد و وجود ذره زیر اتمی جدید نوترون را پیشبینی کرد. هنگامی که او در سال 1937 درگذشت، نیلز بور، فیزیکدان بزرگ اتمی که زیر نظر رادرفورد در منچستر تحصیل کرده بود، اظهار داشت که مانند گالیله، رادرفورد نیز علم را در وضعیتی کاملاً متفاوت از آنچه که او آن را یافته بود، باقی گذاشت.
4- صد و پنجاهمین سالگرد انتشار کشف DNA
یوهان فردریش میشر، متولد سال 1844 در بازل سوئیس، به دانشکده پزشکی رفت اما حرفهای را به جای عمل بالینی حرفه دیگری را برگزید. در آن زمان بیوشیمی یک دانش جوان بود، همانطور که زیستشناسان تازه شروع به درک محتوی شیمیایی سلول زنده و چگونگی تعامل آنها برای تحریک فعالیتهای سلولی کرده بودند. میشر در سال 1868 برای کار در آزمایشگاه فلیکس هوپ سیلر در دانشگاه توبینگن آلمان رفت.
میشر به زودی شروع به مطالعه گلبول های سفید خون در چرک بیماران جراحی در یک کلینیک نزدیک محل کارش کرد. وی دریافت که هسته سلول حاوی ماده ای است که به طور چشمگیری با پروتئین ها و لیپیدهای سلول متفاوت است. وی ماده جدید را نوکلئین نامید که بعداً به عنوان DNA شناخته شد. گرچه میشر در سال 1869 کشف خود را انجام داد اما هوپ سیلر متقاعد نشد و اصرار به تکرار آزمایش ها داشت و انتشار آن را به سال 1871 موکول کرد.
میشر اعتقاد داشت که نوکلئین به اندازه پروتئین ها مهم است. او نمی دانست که DNA ناقل وراثت است. اما او نشان داد که این ماده در سلولهای اسپرم بسیاری از حیوانات یافت می شود، سرنخی که تا سال 1944، یک قرن پس از تولد وی، زمانی که DNA به عنوان اجزاء تشکیل دهنده ژن ها شناخته شد، کاملاً مورد توجه قرار نگرفت. میشر در سال 1895 درگذشت.
3- صد و پنجاهمین سالگرد تولد شیطانک ماکسول “Maxwell’s demon”
در سال 1871، جیمز کلرک ماکسول در کتاب خود به نام نظریه گرما، ایده “موجودی که توانایی های او چنان افزایش یافته است که می تواند همه مولکول های مسیر خود را هدایت کند” را به عموم مردم معرفی کرد. این موجود فرضی که بعداً توسط ویلیام تامسون فیزیکدان “شیطانک ماکسول” نامیده شد، توسط ماکسول ابداع شد تا یک تناقض را در قانون دوم ترمودینامیک نشان دهد.
در یک نسخه مشهور از قانون دوم، مولکول های گرم (سریع) و سرد (آهسته) همیشه با هم مخلوط می شوند تا به دمای تعادل برسند. اما یک شیطانک که قادر به ردیابی سرعت های مولکولی است می تواند مولکول های دارای سرعت های سریع را از مولکول های دارای سرعت آهسته مجزا کرده و متعادل سازی طبیعی دما را معکوس کند. چنین شیطانکی به زودی از فراهم کردن تهویه هوا در تابستان و گرمایش در زمستان بسیار ثروتمند خواهد شد. حرف ماکسول این نبود که شیطانک یک قانون شکن است بلکه قانون دوم ترمودینامیک آماری است و اعتبار آن به عدم امکان ردیابی کردن سرعت میلیاردها میلیارد مولکول بستگی داشت، چیزی که هیچ شیطانک واقعی یا انسانی قادر به مدیریت آن نبود.
با این وجود شیطانک ماکسول برای دهه ها ذهن فیزیکدانان را مشغول کرده بود. در سال 1929، لئو زیلارد ادعا کرد که شیطانک نمی تواند قانون دوم را نقض کند زیرا برای اندازه گیری های سرعت به انرژی بیشتری نیاز دارد تا اینکه بتواند از طریق مرتب سازی مولکول ها بر اساس سرعت شرایط را معکوس کند. اما ده ها سال بعد، چارلز بنت، فیزیکدان IBM، با کمک همکار خود، رولف لنداور، نشان داد که شیطانک می تواند سرعت مولکولی را با انرژی کمتری که می خواهد ردیابی کند.
2- دویستمین سالگرد تولد هرمان ون هلمولتز
هلمولتز در سال 1821 در پوتسدام (در پادشاهی پروس) متولد شد، یکی از همه کارهترین دانشمندان قرن نوزدهم بود. نام او در تاریخ چندین زمینه علمی و تخصص پیدا میشود. او در دوران جوانی به فیزیک علاقه داشت، اما چون این کار از نظر اقتصادی یک انتخاب شغلی غیرعاقلانه به نظر میرسید، او به دانشکده پزشکی رفت و به جای آن فیزیولوژی خواند. وی به سمت اشخاصی متمایل شد كه این دیدگاه را كه فیزیولوژی باید مبتنی بر اصول شیمی و فیزیك باشد نه “نیروهای حیاتی” (كه قبلاً مورد تأكید عمومی قرار گرفته بود)، ترویج میكردند.
هلمولتز پس از کسب مدرک پزشکی قبل از آنکه استاد فیزیولوژی در دانشگاه کونیگسبرگ شود به عنوان جراح در ارتش خدمت کرد. در آن زمان وی مقالهای نوآورانه در مورد صرفهجویی در انرژی نوشت. وی در حالیکه در کونیگسبرگ بود، سیستم عصبی اپتیک و آکوستیک را، به ویژه با توجه به فیزیولوژی حواس، مطالعه کرد. او به عنوان استاد آناتومی و فیزیولوژی به دانشگاه بن رفت، گرچه در آناتومی مهارت چندانی نداشت و توجه خود را به فیزیک گردابها در مایعات معطوف کرد.
پس از مدتی در دانشگاه هایدلبرگ، جایی که او به فلسفه، معرفت شناسی و مبانی هندسه علاقهمند شد، در سال 1871 کرسی فیزیک در دانشگاه برلین به او اعطا شد. سرانجام او میتوانست بر روی فیزیک تمرکز کند و بر اهمیت “اصل کمترین کنش” برای توضیح پدیدههای فیزیکی تأکید کند. وی همچنین شاخههای تئوری جدید الکترومغناطیس مکسول و همچنین به طور گذرا ترمودینامیک شیمیایی و هواشناسی را بررسی کرد. از آن به بعد تا زمان مرگش در سال 1894 به عنوان یکی از دانشمندان برجسته آلمان شناخته شد.
1- صد سالگی تأسیس سرویس علمی
یک قرن پیش ناشر روزنامه (E.W. Scripps) و یک زیستشناس به نام ویلیام امرسون ریتر، به اهمیت نیاز به روزنامهنگاری علمی بهتر برای خدمت به عموم مردم آمریکا پی بردند. آنها برای ایجاد سرویس علمی، با هدف همگام سازی مقالاتی درباره مرزهای علوم برای روزنامههای سراسر کشور، با هم متحد شدند.
نخستین بسته هفتگی از چنین روایتهایی، با عنوان“Science News Bulletin”، در تاریخ 2 آوریل 1921 ارسال شد. خیلی زود علاقهمندان به علوم خواستار اشتراک شخصی در اخبار هفتگی سرویس علوم شدند که در نهایت منجر به ایجاد یک مجله هفتگی جدید تحت عنوان “Science News-Letter” در 13 مارس 1922 با اشتراک 5 دلار در سال شد.
امروزهScience News-Letter یک خبرنامه علمی است و Service Science یک انجمن علمی، اما فلسفه هر دو یکی است: ارائه اخبار مهم دنیای علم به شکلی قابل فهم و در عین حال دقیق و معتبر برای عموم.
منبع: sciencenews
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.